مرغ شد اندر هوا رقص کنان صبح دم
مرغ شد اندر هوا رقص کنان صبح دم
بلبله را مرغ وار وقت سماع است هم
بلبله را مرغ وار وقت سماع است هم
برلب جام اوفتاد عکس شباهنگ بام
برلب جام اوفتاد عکس شباهنگ بام
خیز و درون پرده ساز پرده به آهنگ بم
خیز و درون پرده ساز پرده به آهنگ بم
هدیه بر دل رسان تحفه سوی لب فرس
هدیه بر دل رسان تحفه سوی لب فرس
قول سبک روح راست رطل گران پشت خم
قول سبک روح راست رطل گران پشت خم
پیش کز آسیب روز بر دو یک افتد صبوح
پیش کز آسیب روز بر دو یک افتد صبوح
دیو دلی کن بدزد از فلک این یک دو دم
دیو دلی کن بدزد از فلک این یک دو دم
پیش که طاووس صبح بیضهٔ زرین نهد
پیش که طاووس صبح بیضهٔ زرین نهد
از می بیضا بساز بیضهٔ مجلس ارم
از می بیضا بساز بیضهٔ مجلس ارم
گوهر می آتش است ورد خلیلش بخوان
گوهر می آتش است ورد خلیلش بخوان
مرغ صراحی گل است باد مسیحش بدم
مرغ صراحی گل است باد مسیحش بدم
نایب گل چون توئی ساقی مل هم تو باش
نایب گل چون توئی ساقی مل هم تو باش
جام چمانه بده بر جمن جان بچم
جام چمانه بده بر جمن جان بچم
نوبر چرخ کهن نیست بجز جام می
نوبر چرخ کهن نیست بجز جام می
حامله ای ز آب خشک آتش تر در شکم
حامله ای ز آب خشک آتش تر در شکم
قبلهٔ خاقانی است قلهٔ می تا شود
قبلهٔ خاقانی است قلهٔ می تا شود
سوخته چون سیم عقل گشته چو سیماب غم
سوخته چون سیم عقل گشته چو سیماب غم
جان صدف ده چنانک گوهر می زیر بحر
جان صدف ده چنانک گوهر می زیر بحر
ماهچهٔ زر کند بر تن ماهی درم
ماهچهٔ زر کند بر تن ماهی درم
خون رزان ده که هست خون روان را دیت
خون رزان ده که هست خون روان را دیت
صیقل زنگ هوس مرهم زخم ستم
صیقل زنگ هوس مرهم زخم ستم
گرچه خرد در خط است بر خط می دار سر
گرچه خرد در خط است بر خط می دار سر
تا خط بغداد ده دجله صفت جام جم
تا خط بغداد ده دجله صفت جام جم
چشمهٔ خورشید لطف بل که سطرلاب روح
چشمهٔ خورشید لطف بل که سطرلاب روح
گوهر گنج حیات بل که کلید کرم
گوهر گنج حیات بل که کلید کرم
تا همه بر فال عید جان فلک فعل را
تا همه بر فال عید جان فلک فعل را
داغ سگی برنهم بر در کهف الامم
داغ سگی برنهم بر در کهف الامم
خسرو جمشید جام، سام تهمتن حسام
خسرو جمشید جام، سام تهمتن حسام
خضر سکندر سپاه، شاه فریدون علم
خضر سکندر سپاه، شاه فریدون علم